بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
باز هم بعد مدتی برگشتیم.
امیدواریم که انشاالله از این به بعد بتونیم بیشتر در عرصه جنگ نرم خدمت کنیم.
در ضمن انتشار مطالب این سایت بدونه ذکر منبع جایز نیست و حرام است.
دوستان اگر مایل به تبادل لینک و لوگو بودند اطلاع دهند.
یاعلی
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
خسته و کوفته از راه رسید و در خونه رو باز کرد به امید اینکه خانمش با روی خوش به استقبال بیاد و بهش خداقوت بگه تا خستگیش گرفته بشه. اما خبری از خانمش نبود.
باز هم با دختر همسایه رفته بود بیرون. فشار روحی بدی بهش وارد شد و خستگی توی جسم و روحش موند. چند دقیقه بعد خانمش با چهره ای بزک کرده و لباس های تنگ در خونه رو باز کرد.
بجای روی خوش و چهره ایی آرامش بخش، برای شوهرش بوی عرق و خستگی و کلافگی به جا مونده از پوشیدن لباس های تنگ رو هدیه آورده بود.
مرد خونه وقتی دید همسرش مثل همیشه بجای اینکه باعث دلگرمی اون بشه باعث خوشحالی مرد های چش چرون توی خیابون شده حسابی عصبانی شد.
به فکر راه انداختن یه دعوای حسابی بود که صدای پیامک گوشی اومد. دختری که چند روز پیش باهاش آشنا شده بود پیام داده بود و نوشته بود: سلام عزیزم کجایی؟ خسته نباشی. خبر منو نمی گیری؟ دلم برات تنگ شده...
لبخند رضایت بخشی به چهره مرد خونه اومد و بیخیال تمام اتفاقات و همسرش شد و مشغول اس ام اس بازی با دوست دختر محبوب دلش شد و محبت هدیه داد و محبت هدیه گرفت...
پ,ن: متأسفانه دلیل بیشتر طلاق ها و مشاجره های زوج های جوان عدم توجه به نیاز های روحی همدیگر هست و تنها چند جمله محبت آمیز از شخص دیگه ای می تونه زمینه ساز خیلی از جدایی ها باشه.
معمولاً تا اسم پهلوان میاد اکثر ماها ذهنمون میره سمت سریال جذاب دهه هفتاد پهلوانان نمی میرند. یا بعضی ها یاد پوریای ولی یا تختی و ... می افتند. افرادی که برای پهلوان بودن از «من» بودن گذشتن، با غیرت بودن، دست افتاده رو می گرفتن، بر نفس خودشون پیروز بودن و ....
متأسفانه امروزه بجای تربیت ورزشکار پهلوان همه به فکر پرورش ورزشکار قهرمان هستند. کسی که فقط بتونه مدال بدست بیاره و اصلاً هم مهم نیست منش پهلوانی داشته باشه یا نه. چون برای پهلوان بودن همیشه نباید پیروز شد گاهی هم باید باخت تا به پیروزی رسید.
توی دوران معاصر هم میشه پهلوان هایی رو پیدا کرد مثل اون پهلوان هایی که 8 سال از همه چیزشون بخاطر دین و ناموس گذشتند و رفتند جلوی گلوله دشمن ایستادن تا یوقت دست اجنوی به ناموس این کشور نیفته. خیلی هاشون توی ورزش قبلاً قهرمان بودن و بعد به پهلوانی رسیدند.
یا شادروان روح الله داداشی که غیرتش اجازه نداد یه دختر جوراب فروش ترک تحصیل کنه و خدایی نکرده بخاطر مخارج زندگیش دست به هر کاری بزنه و تا سال دوم دانشگاه تمام مخارج تحصیل اون دختر رو داد و بعدش هم به اون شکل ناجوانمردانه کشته شد. تازه این ماجرا بعد کشته شدن روح الله به گوش خانوادش رسید و تا اون موقع هیچکس خبر نداشت.
حالا توی کشور اسلامی هستند عده ای که واقعاً برای ما حکم قهرمان رو دارند اما تا پهلوانی راه بسیار درازی رو باید طی کنند. خدایی نکرده نمیخوایم ارزش کارهای خوب اون هارو نادیده بگیریم اما جلب توجه به هر روشی دور از منش پهلوانی و قهرمانی هست. عزیزانی که برای جلب توجه متأسفانه پشت به غیرت کردند و با ناموس بدحجابشون عکس های یادگاری می گیرند و در اینترنت پخش می کنن.
اما بنازم به غیرت داور اجنبی کره ای که شاید اصلاً از اسلام هم چیزی ندونه ولی در بازی کبدی بانوان ایران مقابل هند، در یک صحنه هندی ها بازیکن ایران را از زمین بیرون انداختند. این اتفاق باعث شد تا مقنعه بانوی ایرانی از سرش خارج بشه. در همین لحظه داور کره ای بازی در حرکتی جالب کت خودش را در آورد و روی سر بازیکن ایران انداخت تا او به کمک بازیکنان هندی مقنعه اش را سرش کنه.
پ,ن : ای کاش مسئولین کشورمون از اون داور کره ای تقدیر می کرند اما حیف که ....
حدود چند ماه قبل مطالبی علیه خانوم لیلا حاتمی در فضای رسانه منتشر شد مبنی بر اینکه خانوم لیلا حاتمی با یک مرد غریبه مصاحفه کرده است
و این خبر بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت.
من خودم با این کار خانوم حاتمی کاملا مخالفم و اصلا از این کارشون خوشم نیامد
ولی
سوال اینجاست که:
خانوم نرگس محمدی که الان در برزیل هستند و به عنوان یک شهروند ایرانی در انجا برای حمایت ازتیم ملی رفتند باید اینگونه وضعی داشته باشند وحتی در انجا با بعضی از بازیگرا شروع به سیگار کشیدند کنند!!!!!
و
هیچ کس هیچ عکس العملی نشان ندهد؟!؟!؟!
خانوم نرگس محمدی در نقش ستایش در فیلم ستایش تاثیر زیادی بر روی مردم داشتند و تقریبا یک الگو برای مردم بودند
ولی واقعا یک الگو باید چنین حرکاتی را از خود نشان دهد
پ.ن:از مسئولین خواهش میکنم کمی با این بازیگران جدی تر رفتار کنند تا این گونه ابروی ملت شریف ایران را نبرند!
به نظر می رسد دانشگاه آزاد غیراسلامی برای جبران صندلی های خالی دانشگاه خود که بخاطر سیاست های کنترلی رشد جمعیت که در دهه 60 و 70 وضع شد و در نتیجه آن کشور با کاهش زادوولد مواجه گردید، در پی جذب دانشجو از راه تحریک و تبلیغ جنسی است.
ابلاغ بخشنامه ترویج بیحجابی از سوی حراست دانشگاه آزاد غیر اسلامی خود بیانگر این موضوع است که دانشگاه آزاد می خواهد با تبلیغات جنسی صندلی های خالی دانشگاه خود را پر نماید و گرنه چه دلیلی دارد این بخشنامه در سالی ابلاغ می شود که بنام فرهنگ نامگذاری شده است؟
البته شاید روی دیگر قضیه بلهوسی مسئولین دانشگاه آزاد باشد که می خواهند چشم های هیز خود را به روی تن فروشان بازکنند و در خور نام دانشگاهشان به دانشجویان آزادی بدهند. از این رو باید شعار دانشگاه آزاد را اینگونه بیان کرد : بی حجابی از شما نمره دادن از ما.
اما اوج بی چشم و رویی زمانیست که مسئولین دانشگاه آزاد در رسانه ها از ابلاغ این بخشنامه تأسف بار حمایت هم می کنند و می گویند این بخشنامه با موازین اسلامی وضع شده است و بدحجابی با آموزههای قرآنی و آشنایی با معارف قرآن و اهل بیت و سبک زندگی ائمه اطهار و بزرگواران دین و دانش، قلبها سلیم و باطنها پاک میشوند نه با برخورد حراست.
این در حالیست که قرآن و اهل بیت بر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تأکید کرده اند. درست است که راه برخورد با مسئله حجاب خشونت نیست اما تذکر دادن و دعوت به رعایت حجاب و عفاف آن هم در محیطی مثل دانشگاه الزامیست.
جا دارد صلواتی به روح دکتر محمد صادق صادقی اولین رئیس دانشگاه آزاد واحد علی آبادکتول و نماینده مردم علی آباد کتول که در سانحه هوایی یاک ۴۰ در اردیبهشت ماه سال 80 به همراه تمامی نمایندگان استان گلستان به سوی معبود پر کشید بفرستیم چراکه ایشان داشتن چادر را برای ورود به دانشگاه آزاد علی آباد برای تمامی دختران دانشجو برای حفظ حجاب و عفاف اجباری کرده بودند. روحش شاد و یادش گرامی.
توخیابونکه راه می رفتمناخداگاهچشمم میفتاد به خانم هایی کهبدحجاببودند. ازین وضعحسابی ناراحتوعصبیمی شدم و سرم رو مینداختم پایین وافسوسمی خوردم.
دلم میخواست یک کاری کنم اما چه کاری از دستم بر میومد؟ از طرفی پیامبر(ص) هم فرموده بودند : نگاه به نامحرم تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است. دلم می خواست به یک شکلی این تیر رو به سمت خود شیطان برگردونم که هم باعث ثواب بشه و هم باعث عاقبت بخیری زنان بد حجاب.
تا اینکه تصمیم گرفتم هر بار که ناخداگاه چشمم به خانم بد حجابی افتاد هم نگاهم رو ازش برگردونم و هم از طرف اون خانم یک صلوات بفرستم و هدیه کنم به خانم فاطمه زهرا (س) برای عاقبت بخیری اون خانمبدحجاب.
اینجوری هم من یک ثوابی می برم، هم اون خانم یک ثوابی می بره، هم برای عاقبت بخیریش کاری کرده بودم و هم اینکه تیر زهر آلود شیطان رو به سمت خودش برگردونده بودم.
یادمان هست زمانی که مانتو وارد ایران شد بسیار گشاد و بلند بود اما بعضی ها گفتند اسراف در اسلام حرام است و نباید این قدر پارچه حرام کنیم پس هر سال سانتی از مانتو را کم کردند تا اینکه الآن اسمش را نمی توان مانتو گذاشت و بهتر است بگویم پیراهن.
کم کم همین اتفاق نیز برای شلوار خانم ها افتاد. شلوار گشاد و راحت جای خودش را به ساپورت داد و اول ساپورت را در خانه ها می پوشیدند وبعد راه به مهمانی ها باز کرد و کم کم وارد کوچه و خیابان شد.
این نوع کشف حجاب را قبلاً در زمان رضاخان دیده بودیم. شاید کشف حجاب نرم بهترین نامی باشد که بتوان روی این نوع کشف حجاب گذاشت. یعنی همه چیز به آرامی و با مرور زمان صورت می گیرد و یکباره به اوج و شدت خود می رسد. ابتدا چشم ها و افکار را عادت می دهند و بعد از عادت چشم ها و افکار ضربه نهایی را وارد می سازند.
و حالا که چشم ها و افکار ما را عادت داده اند هر روز به فکر زدن ضربه ای تازه به فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی ما هستند و این بار نوبت به بی هویتی مردان ماست.
ساپورت مردانه ضربه جدیدیست که به وسیله آن می خواهند غیرت مردانه ما را هدف بگیرند. اصولاً ساپورت ماهیتی زنانه دارد و پوشیدن آن توسط مردان درست مانند آن است که مردان لباس زنانه به تن کنند.
اولین نشانه های این کشف حجاب نرم را می توان در برنامه بفرمایید شام شبکه من و تو دید. در یکی از برنامه های بفرمایید شام که با حضور چهار نفر در دور یک میز شکل می گیرد این بار دو زن و دو مرد حضور داشتند که با الزام این شبکه انگلیسی زن ها لباس مردان و مردان لباس زن ها را به تن کردند.
ساپورت مردانه آن قدر ضایع است که با پوشیدن آن توسط مردان حتی در محافل شخصی و خانوادگی کسی از آن استقبال نکند ولی اینکه بعضی ها برای اینکه از مد عقب نیفتند حاضرند در بعضی مواقع خفت بکشند و هر ذلتی را قبول کنند تا از مد عقب نیفتند بسیار جالب است. گروه دیگری که از این نوع پوشش زنانه استفاده خواهند کرد مردان همجنس باز هستند.
اما همان طور که بیان شد این نوع پوشش برای مردان آن قدر ضایع است که حتی در کشورهای غربی نیز از این نوع پوشش توسط مردان استقبال نشده است. حتی ساپورت زنانه آن قدر که توسط زنان ما استفاده می شود در کشور های غربی استفاده نمی شود و این نشانگر این است که استفاده کنندگان از ین نوع پوشش عقده مدگرایی دارند و دچار کمبو مد هستند.
راه چاره چیست؟
بهترین راه برای جبران کمبود هایمد همچنین مبارزه با مدهای غربی تشکیل کارگروه شناخت و مقابله و طراحی مد است. وظیفه این کارگروه شناخت مدهای غربی که با هویت ایرانی اسلامی ما مغایرت دارد و جلوگیری از تبلیغ این نوع مد در کشور است و همچنین تولید و حمایت از مد جدید ایرانی و اسلامی برای مقابله با مد های غربیست. متأسفانه شرکت تولید کننده مد های مغایر با شئونات ایرانی و اسلامی به راحتی و آزادانه در فضای مجازی در حال تبلیغ مد های خود هستند و هیچ نهادی با آنها برخورد نمی کند. این کارگروه می تواند با تبلیغ مد های ایرانی اسلامی در شبکه های تلویزیونی و در فضای مجازی و جلوگیری از تبلیغ مد های غربی در کشور سهم بسیار زیادی را برای حفظ هویت ایرانی اسلامی ما داشته باشد.
کلامی از ناخدای انقلاب : فرهنگ مثل هوایی است که چه بخواهیم چه نخواهیم باید تنفس کنیم، بنابراین اگر تمیز باشد یا آلوده، اثر متفاوتی را برجامعه و کشور خوا هد داشت. همه رفتارهای روزمره، عادات و «نگاه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی» مردم از فرهنگ آنها الهام می گیرد، بنابراین باورهای فرهنگی به همه مسائل و عرصه های دیگر سایه می اندازد و مهمتر است. مسئولان فرهنگی، باید با حساسیت و هوشیاری مراقب رخنه های بسیار خطرناک فرهنگی باشند و به وظایف ایجابی و دفاعی خود در این زمینه عمل کنند.
پ,ن : آشنایی دارم که در تهران زندگی میکنه. تعریف می کرد چندسال پیش که با دوچرخه از سرکار به سمت خونه بر می گشته بین راه شلوارش میره لای زنجیر دوچرخه و زمین می خوره و در اثر همین زمین خوردن پایین شلوارش چاک میخوره و مجبور میشه ادامه راه رو پیاده بره به سمت خونه. فردای اون روز راه میفته بره سر کار که می بینه تمام بچه های محلشون همه پایین شلواراشون رو چاک دادن و طی سه روز کل تهران پایین پاهاشون رو چاک میدن و کمتر از یک هفته این مد چاک دادن پایین شلوار به کل کشور میرسه و اینجوری بود که فامیل ما به یکی از طراحان مد تبدیل میشه. خواستم بگم وقتی کمبود مد توکشور باشه مردم هر تغییر ندونسته رو مد به حساب میارند.
جذابیت برایم مهم بود. برای همین احساس می کردم با ساپورت هر روز جذاب تر و خوشتیپ تر از قبل دیده می شوم. این را از نگاه های مردم می فهمیدم. برای همین هر روز ساپورت های چسبان تر و جذاب تری به پا و هر روز نگاه افراد بیشتری را به خودم جذب می کردم.
گمانم این بود که مرتکب هیچ گناهی در دنیا نشده ام و از تمام دختران پاک تر هستم. این خیال تمام عمر با من بود تا آنکه از این دنیا بار سفر بستم و در صحرای محشر و روزقیامت نامه اعمالم را به دست چپم دادند. خدای من چه می دیدیم. گناهانی که حتی یکبار مرتکب آن نشده بودم. گناه زنا و شهوت رانی و فساد و ... زبان به اعتراض گشودم که این چه عدالتی است؟ من حتی فکر یکی از این گناهان هم به افکارم خطور نکرده بود.
برای دریافت سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید
و خداوند عالم فرمودند مگر ما در سوره نور آیه 19 خطاب به شما نگفتیم که :
کسانى که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکى براى آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند مىداند و شما نمىدانید.
به فکر فرو رفتم و به روز هایی که با تکبر و غرور ساپورت به پا می کردم تا زیبا تر شوم و نگاه های مردم را بخودم جذب می کردم افتادم. تازه فهمیده بودم ساپورت یعنی چشم های هیز شمارا خریداریم...
پ,ن : این داستان ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. مراقب به گناه انداختن دیگران باشید...
آزادی یواشکی زناندر ایران نام صحفه ای در فیس بوک است که در این صفحه بعضی از خانم های ایرانی عکس برداشتن روسری شان را قرار می دهند و با نوشتن مطالبی عارفانه و عاشقانه هرزگی خود را آزادی می نامند.
حامیان این صفحه مدام از استقبال مردمی آن دم می زنند اما باتوجه به ماهیت اصلی فیس بوک یعنی سکس، و جذاب بودن نام این صحفه از نظر جنسی، بخش عمده ای از مراجعین به این صفحه فقط به دنبال ارضای غریزه جنسی خود هستند.
در اوایل سال 93 خانوم الهام چرخنده از معدود بازیگرایی بود که سال جدید را به حضرت اقا تبریک گفتند.
که این کار ایشان بازتاب زیادی را در دنیا و در رسانه های ایرانی وخارجی داشت.
این کار ایشان باعث شد که به ایشان بعضی از افراد نادان حمله کنند و به ایشان اسیب برسانند.
این ماجرا گذشت تا دوباره چند روز گذشته به خانوم الهام چرخنده باز حمله شد!
و خانوم چرخنده را تهدید کردن که به ایشان دیگر در سینما نیازی ندارن!
اینجا یه سوال پیش میآید واونم اینکه واقعا سینمای ما جای چه افرادی است؟؟؟؟؟
افرادی مانند گلشیفته فراهانی؟؟؟؟؟
یا افرادی که مدافع ولایت و امام هستند؟
خانوم چرخنده قبل از روز ولادت حضرت علی (ع) باز در یکی از سالن های سینما حاظر شدند و این بار با قاطعیت تمام موضع خودشونو مشخص کردن و با تمام وجود این روز را به حضرت اقا تبریک گفتند تا تودهنی باشد برای هر کسی که مخالف ولایت است!
پ.ن:مسولین لطفا دست به کار بشید سینمای یه کشور اسلامی نباید اینگونه باشد؟
ما وظیفه ی خودمون دونستیم که بگیم دیگه بازنشر این مطلب با شما بینندگان گرامی
اين وبلاگ تحت حمايت هيچ ارگان و نهادي نمي باشد و در جهت مقابله با تهاجم فرهنگي توسط افسران جوان جنگ نرم در استان مرکزی طراحي شده است
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه هرگونه کپی برداری بدون ذكر منبع ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد و شرعا حرام می باشد .
معبر سایبری ساوه از جمعی وبلاگ های ارزشی استان مرکزی